درحاشيه سخنان محترم فنا ومحترم ترکاني

باکمال تأسف ا زمدت ها مدیدی بدینسو در راستای تحرک وانگیزش احساس ملی درکشورما کمتر کاری صورت گرفته است . تنها بعد از کودتای 26 سرطان حرکت های درحالی دراین راستا درحال شکل گرفتن بود که از طرف گروه های رقیب قویاً سبوتاژ وتخریب میگردید. که البته بعد از کودتای ثور ورسمی شدن سیاست انتر ناسیونالیزم از یکطر ف وازطرف دیگرفرار ملیون ها افغان ازمیهن آبا و اجدادی شان به کشور ها ی ایران وپاکستان وسؤ نیت سردمداران ایرانی وپاکستانی نسبت به سرزمین ما وفرستادن صدها وهزاران معلم ومبلغ زیر بهانه های گوناگون درکمپ های پناه جویان افغانی ومغز شویی ملیون ها طفل ونوجوان افغان علیه منافع ملی شان . زمینه ساز آن گردید که ما اکنون رفتار وکردار تعدادی از آنهارا به شیوه ها وکرکتر های گوناگون به نظاره نشسته ایم . سلسله عملیات ضد ملی سازی افغان ها ذریعه دستگاه ها مخفی و جاسوسی ایرانی وپاکستانی تا آنجا پیشر فته است که حتی تعداد مشخصی از به اصطلاح روشنفکران فاکولته پاس ، قلم بدستان نشریه داران وسایت داران خلا ف خواست شان شکار چنین تبلیغات و پروپاگند ها شده و میشوند.

بلی ، بیشتر از دونیم قرن قبل از امروز ابرمردی بنام احمد خان ابدالی قهرمانانه به تقسیم واشغال کشور ما ذریعه بیگانگان خاتمه بخشید واز میان خرابه های باقی مانده چندین قرن قبل فتوحات ونسل کشی چنگیزخان مغول کشورمستقل ، مقتدر و سر بلند افغانستان معاصر را اساس گذاشت ؛ که بدون شک اگرهمان روش ، سیستم ، نظم و دسپلین احمد شاهی در سرزمین های افغانستان نوتاسیس آنوقت ، تا امروز ادامه میداشت بدون تردید افغانستان کنونی یکی ازکشورهای پیشرفته وباقدرت منطقه وجهان میبود. احمد شاه درانی کسی بود که فرقی میان لسان های دری وپشتوقایل نبود وهمزمان به هردوزبان سخن میراند شعر میسرود، ولی امروز هستند تعدادی از روشنفکر نماها که به آدرس آن مرد بی همتا وتاریخ ساز ده ها تهمت و توهین روا میدارند. این درحالیست که تعدادی از نشرات پاکستانی به شمول رادیوها، تلویزیون ها وروزنامه های آنکشور گاه گاهی از رشادت و دلیری آن راد مرد تاریخ داستانها و روایت های را به نشر میرسانند و احمد شاه درانی را که در هنگام حکمروایی اش ،پاکستان کنونی جزو قلمرو کشور پهناور افغانستان بود از مردان و افتخارات تاریخی شان قلمداد مینمایند.

صحبت لطیف پدرام علیه شاه امان الله دربعضی ازسایت ها شنیده شد ؛ مگر لازم است ، شخصی که خود ش را روشنفکر، دانشمند وپروفیسور به حساب میآورد ؛ علیه شخصیت والای شاه امان الله " شاه ای که در عصر وزمانش از عزت آبرو اعتبار فوق العلاده ای درسطح ملی وبین المللی برخوردار بود، وبزور شمشیر حق ملت اش را از یک ابر قدرت جهانی باز پس گرفت " الفاظ زشت ناروا وبازاری چون ( پدر لعنت ودیوث) استعمال نماید . مگر لطیف پدرام با این کارش نفرین ملیون ها هموطن واقع جو و واقع گرای مارا درسراسر دنیا برایش نمیخرد ؛ بیرون جهیدن چنین حرف های زشت و ناروا برعلیه یک شخصیت ملی و تاریخی کشور ما را از زبا ن شخصی که خود مدعی رهبری یک ملت میباشد چه بنامیم ؟ نتایج مغز شویی آقای پدرام از دوره تحصیلات اش درتهران ورقصیدن به ساز بیگانگان ویا هم بی اطلاعی محض پدرام از تاریخ .

به همین ترتیب درهنگام جهاد وجنگ های آزادی خواهی ملت ما علیه استیلای قشون سرخ درمیان عده کثیری از قوماندان های جهادی تنها قوماندانی که به اسا س دساتیر والای اسلام خون ناحق نمیریخت ومطابق به آن صاحب منصبان وعساکراسیر شده دولتی راهرگزنمیکشت وآنهارا بعد از هدایت به صراط المستقیم آزاد مینمود وهمزمان برخلاف تعداد زیادی از رجال وقوماندانان جهادی به دساتیر پاکستانی ها وقعی نمینهاد ، ومستقلانه در راه منافع علیای وطن اش عمل مینمود همانا شخصیت بی همتای مرحوم ومغفور احمدشاه مسعود بود. چنانچه ازاین عمل احمد شاه مسعود حتی دوکتور نجیب الله در هنگام حکمروایی اش بارها تقدیربعمل آورده بود؛ درحالیکه هردومخالف همدیگربودند. ولی مسعود که با این عمل وطنپرستانه اش اگر ازیک طرف دل ملیون ها افغان وطن خواه را بدست میآورد ؛ از طرف دیگر خشم دشمنان ملی افغان ها یعنی جنرال های پاکستانی را روز بروز میآفروخت . همان بود که جنرالان کهنه کار پاکستانی با اجرای پلان های دقیق وحساب شده علیه مرحوم احمدشاه مسعود با پخش اکاذیب و دروغ های شاخدار با استفاده از هر امکان درحصه بد نام ساختن موصوف از هیچ عملی فرو نگذاشتند . وبالاخره هم آن مرد تاریخ ساز ملت افغان را با نامردی تمام به شهادت رسانیدند. ولی آنچه راکه ما امروز به نظار نشسته ایم ، اینست که چاپ ونشر صد ها دروغ واکاذیب از طرف آی.اس.آی پاکستان علیه شخصیت مرحوم مسعود ، متأسفانه تاثیر بس منفی ونابجای را حتی درمیان روشنفکران ما بجا گذاشته است . البته مثال اندکی از این تبلیغات سؤ علیه مرحوم مسعود راکه توسط سرویس های جاسوسی پاکستان بصورت بسیار ماهرانه ماست مالی وعلیه موصوف بکار گرفتند دراینجا طور خلاصه شرح میدهم .

در شرایط کنونی که طالبان علیه آمریکایی ها درافغانستان مشغول جنگ اند ؛ با وجود تفاوت فاحش نظامی ، تخنیکی ولوژستیکی وبرتری های آمریکایی ها ، اگرآمریکایی ها بروند ونزد طالبان زانو بزنند وتقاضا واستغاثه آتش بس وصلح را نمایند . آیا چنین یک عمل آمریکایی ها، موفقیت عظیمی برای طالبان نخواهد بود ؟ . مسلماً که خواهد بود.

درنخستین سالهای مقاومت مردم ماعلیه قوای اشغالگر روس دردهه هشتاد میلادی وقتی مسعود توانست درسمت شمال کشور روس ها را بستوه آورد، روس ها با قبول هرنوع مسئولیت و زرد رنگی سرشان را نزد مسعود خم نموده ، تقاضا واستغاثه صلح وآتش بس نمودند درحالیکه ازنگاه نظامی ، کیفیت سلاح وتعداد نفرات پله ترازو از هر لحاظ بمراتب به نفع روس ها بود . و آنها نیروی مقاومت افغانستان را هرگز برسمیت نمی شناختند و درتبلیغات شان از مجاهدین افغان بنام های اشرار، دزد ورهزن نام میبردند. بناً عذر وزاری روس ها درمقابل مسعود و در خواست صلح وآتش بس ؛ نوعی برسمیت شناختن جنبش مقاومت افغان توسط روس ها نبود ؟ آیا این عمل بزرگترین موفقیت برای مجاهدین افغان بشمارنمیرفت ؟

ولی ما دیدیم که همین موفقیت مردم و مجاهدین افغانستان برهبری احمدشاه مسعود را پاکستانی ها به چه شکلی و به چه گونه تحریف نمودند .

پاکستانی ها در اجرای چنین اعمال شان همیشه دو هدف را دنبا ل نمود ه ومینمایند ؛ یکی از بین بردن و یاهم بدنام ساختن مخالفین عمده پاکستان درمیان افغان ها و دوم برهم زدن وحد ت ملی افغان ها با طرح مسایل قومی وسمتی جهت بدست آوردن استراتیژی واهداف خودشان در ارتباط به آینده افغانستان.

واما در باره مرحوم داوود خان باید نوشت ؛ هرانسانی نمیتواند بصورت عام وتام ویکجانبه دارای صفات مثبت ویا هم منفی باشد. که البته هر شخص درپهلوی صفات مثبت دارای کمبود ها ونواقصی میباشد و هرآدمی که معروف به صفات منفی ، دارای خوبی های هم است . داوود خان هم که یک انسان بود ، حالا تعداد زیادی از تاریخ نگاران موافق و مخالف داوود خان بصورت کل به این عقیده اند که داوود خان مردی بود وطن دوست ، وطن خواه وسخت علاقمند پیشرفت و اعتلای افغانستان وهمچنان داوودخان شخصی بود فوق العلاده با ناموس وبیزار از جمع آوری مال دنیا. ولی همزمان با این ،عده ای ازهمین تاریخ نگاران داوود خان را عامل اشتباه در اجرای سیاست های میدانند که به اساس آن راه ورود- روس ها به افغانستان هموار گردید. که بحث روی این موضوع سر درازی دارد که بعضی ازتاریخ نگاران به گونه ای دراین مورد نوشته اند ، ولی هنوز هم لازم به نظرمیرسد که روی این موضوع بیطرفانه تحقیق کرد . ولی در این جا بصورت خلاصه یادهانی میگردد که داوودخان جهت به سر رسانیدن پروژه های عمرانی افغانستان دردهه پنجاه قرن قبل ، نخستین تقاضا های کمک را مکرراً از کشورهای غربی در رأس ایالات متحده آمریکا بعمل آورد وبعد از آنکه از کشورهای غربی درمورد جواب رد ونه را دریافت کرد ؛ موصوف درکمال بیچاره گی ، یأس ونا امیدی به روس ها رو آورد.

دریک نگاه اجمالی به طرزکار واجراات رهبران دولت های افغانستان در قرن گذشته بوضوع معلوم میشود که تنها مرحوم شاه امان الله وشهید داوود خان علاقمندی وتوجه خاصی به پیشرفت ، ترقی ،تمدن ورفاه مردم افغانستان داشته اند وبس. البته به ارتباط اجراات و وطن خواهی شاه امان الله کتاب ها ورساله های زیادی به نشر رسیده است . ولی دراینجا به ارتباط مرحوم داوود خان کافیست بنویسیم که دست داوودخان درنود و پنج درصد از پروژه های عمرانی که درقرن بیست درافغانستان اعمار شده است به نوعی دخیل بوده است . وباز هم لازم به یاد آوریست که بانک های افغانستان درحالیکه در واپسین روزهای دولت پادشاهی افلاس زده و آهی دربساط نداشتند در سال 1356 هجری شمسی پنجصد ملیون دالر پول نقد ذخیره اسعار دراختیار داشتند ، برعلاوه اینکه صد ها پروژه عمرانی در سراسر کشور در حال ساختمان بود. با یک دید واقعی وبیطرفانه از کارکرده گی پنج ساله رژیم جمهوری داوود خان چنین میتوان برداشت کرد که افغانستان درسایه رژیم مذکور آرام ،آرام بسوی شگوفایی اقتصادی ، اجتماعی ،فرهنگی واستقلال ملی روان بود، که دست سیاه وخبیثی از آنسوی شمال کشور خائنانه مانع آن گردید. و این منصفانه نخواهد بود که فقط به خاطرقتل یک نفر وزندانی شدن تعداد اندک دیگر، د ر دوران ریاست جمهوری داوود خان قیل وقال - و داد وبیداد راه انداخت ، که با درنظر داشت کشتار، زندانی ساختن و شکنجه ده ها هزار نفر از روشنفکران و دگر اندیشان در سلطه رژیم های بعدی ، یاد آوری از آن چند نفر بسیار ، بسیار کمرنگ وحتی بیجا به نظر میرسد.

امروزه پاکستانی ها از محمد علی جناح بنام قائد اعظم وبابای قوم نام میبرند ؛ ومحمد علی جناح کسی بودکه فقط بخاطر مخالفت های شخصی اش با نهرو، واینکه موصوف میخواست به عوض نهرو صدراعظم هندوستان تعین گردد، دست به تقسیم سرزمین یکپارچه هند زد و کشورجدیدی رابنام جمهوری اسلامی پاکستان تاسیس کرد ؛ درحالیکه خود با حروف الفبای عربی هیچ آشنایی نداشت وقران عظیم الشان را فقط از روی ترجمه انگلیسی آن میدانست . وهمزمان از بسیاری ارکان اسلام بی خبر بود. و گذشته از اینکه سؤالات زیادی حل ناشده درحصه شخصیت جناح وجود دارد ؛ اکنون پاکستانی ها از وی به بسیار افتخار یاد میکنند ، عکس جناح درنوت های کلدار پاکستانی وجود دارد وبسیاری ازموسسات علمی و عام المنفعه درپاکستان بنام وی نام گذاری شده است و در آرامگاه موصوف دو نفر سرباز مسلح ملبس با یونیفورم خاص نظامی بصورت تشریفاتی بیست وچهار ساعت درحال پهره داری هستند.

ولی ما بجای اینکه از شخصیت ها وقهرمانان ملی و تاریخی خود تجلیل به عمل آوریم ؛ متأسفانه بعضی ها درپی تخریب شخصیت شان هم هستند. مدت هاست که به دولت های مختلف پیشنهاد میشود که پوهنتون کابل بنام پوهنتون سید جمال الدین افغان نام گذاری گردد ، ولی کجاست گوش شنوا.روی همین ایده ها سالهاست که نوت های پول درحال گردش بدون عکس وفوتوی شخصیت های ملی کشور ما به چاپ میرسد؛ درحالیکه جا دارد که درنوت های هزار افغانیگی ، پنجصدافغانیگی ، صد ، پنجاه ، بیست و ده افغانیگی به ترتیب عکس ها وفوتوهای از شخصیت های ملی کشور چون احمدشاه بابای کبیر، شاه امان الله، سردارمحمدداوود،سیدجمال الدین افغانی ، میرمسجدی خان کوهدامنی و شهیداحمدشاه مسعود چاپ ونشر گردد.

و حرف آخر اینکه ؛ حالا که بقایای جسد شهید داوود خان کشف گردیده است ، به جاخواهد بود که دولت فعلی افتخار آنرا کمایی کند تا جسدمذکور را با تشریفات خاص نظامی وبیسابقه به خاک سپارد و مرقد وگنبدی خاصی برای موصوف اعمارنموده ومحافل فاتحه ، ختم ودعا خوانی در بزرگداشت از آن مرحومی برپا نماید.

پایان

نوت: این نوشته بتاریخ نهم جولای سال جاری جهت نشر به سایت وزین گفتمان فرستاده شده بود. ولی از آنجائیکه در آن ایام مسئولین محترم سایت گفتمان در رخصتی بسر میبردند مقاله هذا ازنشردرسایت مذکور بازماند.