پندار نو

هل تريد التفاعل مع هذه المساهمة؟ كل ما عليك هو إنشاء حساب جديد ببضع خطوات أو تسجيل الدخول للمتابعة.
پندار نو

سایت مستقل و غیر وابسته به احزاب و گروه های سیاسی


    کرزي باز هم اعتراف کرد

    avatar
    admin
    Admin

    تعداد پستها : 7126
    Registration date : 2007-06-20
    20080724

    کرزي باز هم اعتراف کرد Empty کرزي باز هم اعتراف کرد

    پست  admin


    کرزي باز هم اعتراف کرد R_rawan_s
    رحمت الله روان

    کرزی باز هم اعتراف کرد .

    رييس جمهور كرزي قبول كرد كه نيروهاي خارجي نسبت به درخواست هاي وي براي هماهنگي عمليات ها با نيروهاي افغان براي جلوگيري از تلفات غير نظاميان بي توجه مي باشند.
    به گزارش ايسنا كرزي اين سخنان را در مصاحبه با راديو آزادي عنوان داشته و بي توجهي نيروهاي خارجي به درخواست هاي پي درپي وي براي هماهنگي نيروهاي خارجي در عمليات ها با نيروهاي افغان را يك فاجعه خواند و گفت: انسان هاي بي گناه زيادي طي بمباران ها كشته مي شوند. پنج سال است كه به طور مرتب تلاش كرده ام تا مانع از آسيب زدن به كشورمان توسط نيروهاي خارجي شوم. متاسفانه اقدامات آنها به هيچ وجه مورد انتظار من نبوده است.
    اين گفته هاي كرزي در حالي بيان ميگردد كه در روزهاي اخير سازمان ملل اعلام كرده بود در شش ماه اول سال 2008، حدود 700 غير نظامي افغان در اين كشور كشته شدند كه 255 تن از آنها نيروهاي افغان و بين المللي بودند.
    همچنين نتايج هيئت موظف شده براي بررسي حملات نيروهاي خارجي در جلال آباد در روزهاي اخير و در گذشته نشاندهنده آن است كه كشتار غيرنظاميان در بررسي های موارد مشابه حملات هوايي نيروهاي خارجي به خصوص نيروهاي آمريكايي يك واقعيت انكارناپذير است.
    كرزي در مصاحبه با راديو آزادي همچنين خاطرنشان كرد كه كابل خواهان ايجاد روابط خوب با همسايه گان خود از جمله پاكستان است اما اظهار داشت: عواملي در ارتش پاكستان و سازمان اطلاعات اين كشور وجود دارند كه دوست ندارند افغانستان با ثبات شود.
    كرزي در ادامه اين مصاحبه تصريح كرد كه وي با اين موضوع كه آمريكا از خاك افغانستان براي حمله احتمالي به ايران استفاده كند مخالف است.
    وي گفت: دولت وي از زمان به روي كار آمدن پس از سقوط حكومت طالبان هميشه تلاش كرده كه تعادل را ميان قدرت ها حفظ كند.
    كرزي گفت: خاك افغانستان نبايد به محل نزاع و درگيري ديگر كشورها تبديل شو
    از برقراری ثبات نسبی در کشور بیش از شش سال می گذرد، جامعه جهانی طی این مدت کمک های بسیاری را در اختیار دولت منتخب افغانستان قرار داد، گذشته از آن که چه مقدار از این کمک ها بر اثر نبود یک برنامه صحیح دوباره به کشورهای دونر سرازیر گشت، مقدار دیگر آن چنان که قابل مشاهده است در بازسازی افغانستان و زدودن فقر این کشور به مصرف نرسید.
    آمارهای نهادهای بین المللی و بی طرف در امور افغانستان حاکی از آن است که افغانستان طی شش سال گذشته در تمامی عرصه ها با فسادهای گوناگون دست به گریبان بوده و تقریبا تمامی عرصه ها متأثر از فساد موجود در کشور می باشند.
    این که انواع فساد در افغانستان به عنوان جزئی جداناپذیر از پیکره این سرزمین درآمده اند نه تنها قابل انکار نیست بلکه در این اواخر اعتراف و توجه جوامع جهانی و کشورهای کمک کننده به افغانستان را نیز به دنبال داشته است، چنان که همه گان شاهد هستند در کنفرانس بین المللی پاریس برای کمک به افغانستان نیز تأکید کشورها و هم چنان سازمان ملل متحد نیز از فساد موجود در افغانستان حکایت داشته و ایشان خواستار مبارزه جدی دولت افغانستان به معنای تام با فساد موجود در کشور شدند، زیرا که جامعه جهانی بعد از گذشت شش سال بدین حقیقت دست یافت که مبارزه علیه فساد تنها راه درست استفاده از کمک های جامعه جهانی در بازسازی افغانستان است.
    اما اگر به طور تحقیقی این پدیده شوم در کشورمان را مورد بررسی قرار دهیم دو بخش عمده فساد اداری و اخلاقی را می توان در دو بخش مجزا بررسی نمود، گرچند که این دو هر یک علت و معلول دیگری هستند اما با آن هم تصور می شود (حد اقل در افغانستان چنین تصوری هست) که رابطه ای با یک دیگر ندارند.
    فساد اداری و مبارزه، چرا شکست؟!
    متاسفانه افغانستان پس از سقوط رژیم طالبان نتوانست آن گونه که باید، از موقعیت ممتازی که برای این کشور پیش آمد به نحو درست و کارآ بهره جوید در این زمان موقعیتی خاص برای افغانستان پیش آمد یا به عبارت دیگر توجه عام و تام کشورهای دنیا به افغانستان صورت گرفت اما دولت افغانستان که بی برنامه گی و سیاست های ناکارآی خود را تاکنون هماره به اثبات رسانیده نیز از این موقعیت ویژه نه تنها سودی نجست بلکه اذهان جوامع جهانی را با این باور پر ساخت که دولت افغانستان توانایی استفاده از کمک های جامعه جهانی را ندارد و «در برخی موارد اگر توان هست وجدان کاری برای خدمت به مردم وجود ندارد.»
    ادارات افغانستان از بزرگ ترین مقام کشوری و اگر ریاست جمهوری گرفته تا پائین ترین مقام اداری این کشور در بحرانی عمیق از فساد و نبود قانون دست و پا می زنند.
    به مشکلات مردم رسیده گی نمی شود، دستگاه های عدلی و قضایی کشور نیز از دیگر ادارات در زمینه پیشروی در انواع فساد چندان عقب نمانده و همه ادارات به نوعی روابط، زر و زور را به جای ضوابط در ادارات حاکم ساخته اند، حتی دانشگاه ها نیز از این پدیده مصون نمانده و کادری که وجود دارند از میان خویش تمامی اساتید و پرسونل دانشگاه ها را برمی گزینند بی توجه به کفایت کاری و وجدان ذاتی آنان.
    بازار آزاد یا به عبارت بهتر «بازار آزار» نیز زمینه چپاول اموال ملی و عمومی را فراهم ساخته و بی توجهی مسئولین امر افغانستان را هر روز که می گذرد بیش از پیش در گرداب فقر و بیچاره گی فرو می برد.
    تجار با بی توجهی به موقعیت و نیازهای مردم هر روز ثروت های بادآورده خود را بیش از پیش تقویت نموده و از مردم عام توده ای فقیر و گداتر پرورش می دهند، در هر گوشه ای از این دیار دست های نیاز هر روز بیش از گذشته به سویت دراز می شوند و هر روز بیش از پیش کودکان آواره رو به تکدی گری می آورند و زنان بیش تری رو به فساد و ابتذال، تن فروشی و فرزندفروشی می روند.
    دستگاه های قضا نیز با ستاندن رشوه، تعهد نمودن مقام و پستی یا در موارد نادر با تهدید و ارعاب بی گناهان را به چوبه دار می سپرند و قلدران که عمری را در ظلم بر ملت بیچاره سپری نموده اند به بهترین مقام ها و آزادی ها رهنمون می شوند، پولیس که خود بانی آسایش مردم باید باشد غرق در فساد است، فراموش نمی شود حمله چند پولیس مسلح که با حالتی مست از شراب به لیلیه دختران پوهنتون در هرات یورش بردند و انواع ضعف های دیگر این نیروی حیاتی کشور که تمامی ریشه در فساد موجود در آن نهاد دارد.
    دولت افغانستان سرا پا فساد است و گرفتار نوعی شدید و ریشه دار از آن که اعتراف سنگین دولت مردان کشور در شکست علیه فساد گواه تلخی است بر این ادعا.
    در این میان طی شش سال گذشته افغانستان روندی صعودی در آلوده گی فساد را پیموده و کمک های میلیارد دالری جامعه جهانی را تا حدود تقریبی کلی از دست داده یا جیب قلدران سردم دار این مرز و بوم را پر ساخته است، جامعه جهانی هرچند بسیار دیر به این نکته اساسی پی برد اما به هر حال متوجه شد که فساد در افغانستان تقریبا تمامی کمک ها را حیف و میل نمود و آرمان افغانستانی پویا به رویاهای تاریخ پیوست.
    جامعه جهانی این بار در کنفرانس پاریس با تاکید بر مبارزه دولت افغانستان با فساد ریشه دوانیده در کشور هم با لحنی تهدید آمیز رئیس جمهور کرزی را وادار به آن خواهد کرد که تدبیری جدی برای تغییر این وضعیت بسنجد در غیر آن حمایت جامعه جهانی از دولت وی نیز کاهش چشم گیری خواهد داشت.
    به نظر می رسد که رئیس جمهور کرزی با توجه به آن که طی سال های گذشته حکومت خویش نتوانسته یا نخواسته که مبارزه ای جدی با فساد درکشور داشته باشد حال به ناچار و برای اطاعت امر جامعه جهانی هم که شده می بایست در استراتژی مبارزه با فساد در حکومت خود که طی شش سال ناکارآیی خود را ثابت نمود، تغییراتی بنیادی به وجود آورد.
    فساد اخلاقی، زمینه فساد اداری در کشور:
    افغانستان در گذر از افراطی گری طالبانی پس از سقوط این رژیم بر اثر نبود فرهنگی قوی و مبتنی بر قوانین و ضوابط اسلامی دچار نوعی بحران هویت شد که بستر مناسبی شد برای هجوم فرهنگ های مخرب و فرصت طلب غربی و شرقی بر مردم این کشور، این بستر انواع فسادهای اخلاقی و ابتذال را در جامعه رشد داد و مردم این دیار را که سال هایی را زیر سلطه تاریک طالبان در آرزوی روزنه ای روشنایی به سر برده بودند به سوی فسادهای اخلاقی وارداتی از بیرون از مرزهای این سرزمین سوق داد.
    افغانستان در حال حاضر به بازار مصرف کالاهای وارداتی شرق و غرب تبدیل شده که بدون چون و چرا به پذیرش این واردات مبادرت می ورزد و آدم های این سرزمین نیز الگوپذیر افراد غربی و شرقی.
    رفته رفته این کشور به سرزمین ابتذال که از سویی باورهای افراطی مذهبی نیز دوگانه گی به آن بخشیده تبدیل گشته و فساد در آن بیداد می کند.
    قتل و آدم کشی، اختطاف، تجاوزات جنسی، آزاد بودن مشروبات الکولی و وجود افراد بی بند و بار و فاسد دیگر کشورها در افغانستان و... تمامی باورهای اسلامی و ملی مردم را زیر سوال برده و این روند بستر رشد فساد در واردات خرد و کلان را فراهم می سازد و به گونه ای فساد اخلاقی زمینه ساز فسادهای دیگر است که فعلا افغانستان را با بحران عظیم روبه رو ساخته است.
    رسانه ها نیز به بهانه آزادی بیان در به ابتذال کشانیدن افکار، علایق و سلایق مردم از هیچ کوششی فروگذار نکرده و نمی کنند و این موضوع نیز شکست مسئولین و دولت مردان را در مبارزه علیه فساد در کشور گویای چیز دیگری نیست.
    لوی سارنوال کشور که «سردم دار» جهاد علیه فساد بود نیز نتوانست در ریشه کنی این پدیده منحوس موفقیتی به دست آورد که هیچ، حتی خود به شکست خویش اعتراف نمود.
    در پایان می توان گفت دولت افغانستان در واقع مبارزه با فساد را آغاز نکرده که به پایانش رساند؛ بدین معنا که هیچ گاه نخواسته این مبارزه جدی، به طور صحیح و دور از سیاست های نادرست پیگیری شود، وگرنه حتما می شد موفقیت هایی در این زمینه به دست آورد.
    البته از آن جا که به قول عامیانه «بار کج هیچ گاه به منزل نمی رسد» اکنون با درک این که فساد عمده ترین چالش در بازسازی افغانستان است از سوی جامعه جهانی، دولت افغانستان نیز با گذشت شش سال ناکامی در مهار فساد در کشور اینک خواسته یا ناخواسته مجبور است که برای ریشه کن سازی فساد استراتژی تدوین نموده و جدا کار کند، چراکه جامعه جهانی نیز دیگر نخواهد گذاشت که دولت افغانستان بیش از این اشتباهات خود را تکرار کند و کمک ها هم چنان مانند گذشته سهمی در بازسازی این کشور نداشته باشد.
    در پایان یک جمله برای مسئولین و تمام:
    شش سال مبارزه با فساد ناکام شد، ظلم بر این مردم بس است، کمک ها را هدر ندهید..
    کرزي باز هم اعتراف کرد Pendar_home2
    مُشاطرة هذه المقالة على: reddit

    لا يوجد حالياً أي تعليق

      مواضيع مماثلة

      -

      اكنون الجمعة 29 مارس 2024 - 15:18 ميباشد