خاطرات و افتخارات
( بخش دوازدهم )
خاطرۀ از شهر تاریخی و باستانی آی خانم
و بیاد دارم آن روز های را که در ولسوالی خواجه غار کار میکردیم و در آنسوی کمی دورتر با همکارانم به دشت قلعه به دیدن شهر آی خانم رفتیم، میگفتند آنجا شهر تاریخی کشف و پیدا شده و یک کمپنی خاص فرانسوی تحت حمایت حکومت با وسایل و افزار قوی مشغول کار است و به هیچ کسی اجازۀ دخول به آنجا را نمیدهند، بهرحال همکاران من به وساطت و کوشش زیاد بالاخره بنام اینکه ما از کابل آمده ایم اجازه یافتیم تا از این کشف و گنجینۀ تاریخی کشور مان دیدن کنیم، کار شناسان و متخصصین فرانسوی و تعدادی از افغانها و ماشین کاران بشدت مصروف کار بودند، واقعاً شهر آی خانم در موقعیت و منظره بسیار زیبای طبیعت قرار داشت در کنار دریای بزرگ و نیلی آمو تپه بزرگ خاکی به امتداد کنار دریا از دل خاک بسیار جالب و دیدنی است به وسیلۀ محافظین مسلح نگهبانی میشد، خاکهای ضخیم بآلائی تپه را با بلدوزر ها و ماشین و افزار دیگر بصورت بسیار فنی و با احتیاط دور تر انتقال میدادند قسمت اعظم خاکهای این تپه را برداشته بودند و بتدریج و احتیاط تپه خاکی را عریان و نمایان میکردند و تمامی خاک آن تپۀ بزرگ را از جالی و غربال میگذشتاندند و تصفیه میکردند تا شهر تاریخی آی خانم بطور مکمل پدیدار شود، واقعاً شهر زیبای از درون آن تپۀ خاکی نمایان بود، ستون های بزرگ سنگی و میناتوری شده، دیوار های ضخیم سنگی، و خشت های بزرگ سنگی، بکار رفته بود تمام ستون ها و دیوارهای آن میناتوری و نقاشی گردیده بود، حکاکی و گُلکاری آن با هنرمندی و زیبائی خاص جلب توجه میکرد که ثقافت تاریخی و حیرت انگیز در آن بکار رفته بود تمام ستونها، دیوارها و خشتهای سنگی از نوع بهترین سنگهای مرمرین ساخته شده بود، چیزی دیگری که بسیار جالب بود در حالیکه در آن روزگاران ماشین و افزار قوی و موتوری وجود نداشت تعجب بر آن بود که این ستون ها، دیوارها و خشتهای بزرگ و سنگین چگونه انتقال یافته و چگونه با معماری و مهندسی اعلی هر کدام به جای مناسب ایستاده و بنا شده، در حالیکه امروزه ستونهای سنگی آن چنان بزرگ را نمی شود بدون ماشین و افزار قوی انتقال و ایستاده کرد، سر متخصص و آمر فرانسوی بود که ترجمان افغانی داشت و میگفت آی خانم پادشاه مقتدری بوده که روزگاری حدود بیش از 2000 سال قدامت تاریخی دارد و اینجا ارگ شاهی و دربار شاهی او بوده، این شهر و این پادشاهی تاریخی ارتباط و مناسبات نزدیک با شهر و بناهای متمدن و تاریخی بامیان داشته و در مسیر جاده ابریشم قرار دارد.
آری شهر آی خانم روزگاری در تاریخ این سرزمین در امتداد دریای نیلی جیحون و مسیر بامیان باستان و بلخ و بخدی باستان و هرات باستان و تاریخی شاهد تمدن ها و ازدحام و گردش سیاحان جهان بوده، نمیدانم چرا و در اثر چه حوادثی این چنین شهر زیبا و قصر تاریخی زیر خاک مدفون شده بود ؟ هر بینندۀ به این فکر فرو میرفت که روزگاری از روزگاران کهن و باستان در تاریخ کشور ما چه تمدن ها و زیبای ها، هنر نمائی ها، قدرت حاکمه و ازدحام و شخصیت های انسانی در آن قصر و در آن مرکز شاهی وجود داشته و چرا امروز به آن حال بیدفاعی و در چنگال مشتی از دزدان و غارتگران افتاده است ؟ گفته میشد که آثار و مدارک بسیار زیاد و مهم تاریخی و گرانبهای از این گنجینۀ تاریخی کشف و بدست آمده بود که میان خاندان پادشاهی و کمپنی فرانسوی تقسیم و بیغما برده شده و تنها دو یا سه اثر کوچک از شهر آی خانم را در میوزیم دارالامان کابل گذاشته بودند.
و درد ناکتر از همه این است که شاهان و امیران عیاش و خود پرست هویت تاریخی و محافظت و مراقبت از بنا های تاریخی، و داشته های بسیار ارزشمند فرهنگی را اصلاً متوجه نبوده و به آن اهمیت نداده اند، همینکه چیزی از این گنجینه های تاریخی و فرهنگی بدست آمده آن را به جیب زده و به یغما برده اند و در حفظ بناهای تاریخی و ارزشهای آن کوچک ترین توجه و اهمیتی نداده اند، قرنهای متمادی با دیکتاتوری خشن و ظالمانه حکمروائی و استبداد کردند نه در مقابل ملت، نه در مقابل قانون و نه در مقابل کدام مرجع و مقام دیگری مسؤل و پا سخگو نبودند خودکامه و هر کاره، بهترین آثار و گنجینه های مهم و ارزشمند تاریخی رویهمرفته به فرو پاشی و آسیب پذیری و عدم پرداخت و مراقبت مواجه گردید و اینک در حال نابودی قرار دارند.
آری آنگاهیکه تمدن و زیبائی شهر تاریخی آی خانم را به چشم خود دیدم هنوز هم برایم جالب و حیرت انگیز است و بعد از آن روز موفق به رفتن و دیدن آن طبیعت زیبا نشدم ولی چنانچه در جویای آی خانم بودم خبر خوشی نگرفتم میگویند تمام آن شهر زیبا و سنگها و دیوار ها و ستونهای مقّشن آن بوسیلۀ مجاهدین اسلامی به غارت برده شده و خاک آن را به توبره کشیده شده اند، جز تپۀ خالی خاکی قبضه شده و جز افسوس و آه درد ناک چیزی بجا نمانده است.
لا يوجد حالياً أي تعليق