الرئيسية
أحدث الصور
در پاسخ به دوسايت اخوانيهای ديو بندی
(ستون پنجم تروريزم افغاني و ناشران هذیان گویی های نگارنده های مستعار باند جمعیت اسلامی)
(ستون پنجم تروريزم افغاني و ناشران هذیان گویی های نگارنده های مستعار باند جمعیت اسلامی)
یک سال و دو ماه پیش، پندار با این شعر حافظ گشوده شد:
نهال دشمنی برکن که رنج بی شمار آرد
درخت دوستی بنشان که کام دل به بار آرد
که درد سر کشی جانا گرت مستی خمار آرد
چو مهمان خراباتی به عزت باش با رند
بسی گردش کند گردون بسی لیل و نهار آرد
شب صحبت غنیمت دان که بعد از روزگار ما
خدا را در دل اندازش که بر مجنون گذار آرد
عماری دار لیلی را که مهد ماه در حکم است
چو نسرین صد گل آرد بار و چون بلبل هزار آرد
بهار عمر خواه ای دل وگرنه این چمن هر سال
بفرما لعل نوشین را که زودش باقرار آرد
خدا را چون دل ریشم قراری بست با زلفت
نشیند بر لب جویی و سروی در کنار آرد
در این باغ از خدا خواهد دگر پیرانه سر حافظ
بحث در بارهء رويداد های سه دههء اخِر نه تنها آزار دهنده بلکه خصومتزا است. اگر به ماهيت و کنهء اصلی رويداد ها با ديد ژرف نگريسته شود و ظهور و تسلسل آن در پرتو منطق به تحليل گرفته شود، آنگاه ديگر پیروان قم ، دیوبندیها و الاظهری ها باید بیشتراز ديگران به سکوت رجحان دهند و بر زخمهای مردم زجر کشیده نمک نپاشند. دنباله رو ها و نوچه های قم و ديوبند درسايتهای اخوانی با نامهای مستعارهمه چیز را به مسخ ميگيرند و رخداد های تاریخ را با پررويي وارونه جلوه میدهند. درینروز ها نگاهم به یاوه گويی هايي فردی دردوسايت زاهد نما های زر و زمرد پرور و جهادی های تیره اندیش افتاد که عنوان آن چنين است:
درخت دوستی بنشان که کام دل به بار آرد
که درد سر کشی جانا گرت مستی خمار آرد
چو مهمان خراباتی به عزت باش با رند
بسی گردش کند گردون بسی لیل و نهار آرد
شب صحبت غنیمت دان که بعد از روزگار ما
خدا را در دل اندازش که بر مجنون گذار آرد
عماری دار لیلی را که مهد ماه در حکم است
چو نسرین صد گل آرد بار و چون بلبل هزار آرد
بهار عمر خواه ای دل وگرنه این چمن هر سال
بفرما لعل نوشین را که زودش باقرار آرد
خدا را چون دل ریشم قراری بست با زلفت
نشیند بر لب جویی و سروی در کنار آرد
در این باغ از خدا خواهد دگر پیرانه سر حافظ
بحث در بارهء رويداد های سه دههء اخِر نه تنها آزار دهنده بلکه خصومتزا است. اگر به ماهيت و کنهء اصلی رويداد ها با ديد ژرف نگريسته شود و ظهور و تسلسل آن در پرتو منطق به تحليل گرفته شود، آنگاه ديگر پیروان قم ، دیوبندیها و الاظهری ها باید بیشتراز ديگران به سکوت رجحان دهند و بر زخمهای مردم زجر کشیده نمک نپاشند. دنباله رو ها و نوچه های قم و ديوبند درسايتهای اخوانی با نامهای مستعارهمه چیز را به مسخ ميگيرند و رخداد های تاریخ را با پررويي وارونه جلوه میدهند. درینروز ها نگاهم به یاوه گويی هايي فردی دردوسايت زاهد نما های زر و زمرد پرور و جهادی های تیره اندیش افتاد که عنوان آن چنين است:
پاسخ به نوشتۀ « نگاهی به مقاله علی محقق نسب وماجرای جهان هجرت»
نگارنده: نور احمد رجاء، متولد هرات ، پیشهء قبل از جهاد فی السبیل القتل و التاراج قصاب ، فارغ صنف ۸ مکتب ،پس از ویرانگری کابل فونسل ربانی در دوشنبه، اخراج از سفارت به علت مفاسد عریان اخلاقی، برگشت به هرات و پیوستن دوباره به باند تورن اسماعیل، فعلا تاجر مواد مخدر در هرات.خدا درگیر چه روزگاری ما را ساخت که چنین فردی بما درس دین و الحاد میدهد.
آنچه عیان است ، چه حاجت به بيان. خواندم ، خنديدم و به عاملين اصلی جنايتها و جنگ تحمیلی دههء هشتاد ميلادی و به ويرانگران شهر کابل در ثور ۱۳٧۱ نفرین بی پايان خود را فرستادم. آخر، اگر خجالت نميکيشيد ، اقلا خاموش بنشنيد و دیده درايي نکنيد!
درپاسخ به اين یاوه گو که از شهر تاشکند با او آشنایی دارم، نمیپردازم.مایه و بهای او در برابرارزش والای معنویات و عفت قلم من ناچیز و سبک است. نمیخواهم تارنمای روشنگر پندار وسیلهء پاسخ به آنهایی گردد که هرزه ، هذیان، تهمت ، کذب و ریا در روان و ضمیر شان نهفته است.اما ضرور میدانم که نوشته های برگزیده خود را درین رابطه به تارنما ارسال کنم؛ تا باشد اهریمن دوران گهی سر به گریبان خود بزند و خود بخویش گوید:
مرد یزدان گر نباشی جفت اهرمن مباش
گاهی با خود اندیشیده ای که: چگونه شیطان در ضمیرت متجسم گردیده و سهم خداوند در نهاد ت نیست.
اين مطلب آخرين بار توسط گرداننده در الثلاثاء 8 أبريل 2008 - 5:18 ، و در مجموع 1 بار ويرايش شده است.
