پندار نو

هل تريد التفاعل مع هذه المساهمة؟ كل ما عليك هو إنشاء حساب جديد ببضع خطوات أو تسجيل الدخول للمتابعة.
پندار نو

سایت مستقل و غیر وابسته به احزاب و گروه های سیاسی


    حزب متحدملي و مسئلهء وحدت

    avatar
    admin
    Admin

    تعداد پستها : 7126
    Registration date : 2007-06-20
    20070621

    حزب متحدملي و مسئلهء وحدت Empty حزب متحدملي و مسئلهء وحدت

    پست  admin

    د.خاكستر

    حزب متحد ملي و مساله وحدت تبين تاويلي و داوري ارزشي ،انتقاد ،تفكيك و جداسازي نحوعملكرد مدعيان چپ ، دشواري طلب نيست وقتي پيل مست و پيلبان جهان ،براي ما ،صاحب خانه اند، راي بصيرآنان ،براي آقاي علومي « علو زحل»است، وبراي هفت تبار ما رهتوشه. همكون سازي و همسو سازي احزاب در «جبهه متحد » با ريخت وشمايل همسان ،و اما پر از تناقض و پيچيده كي ذهني - رفتاري ،به اعجوبه ميماند ،نه بحريست ار مروت و نه كوهي از وقار.و در اين ميانه قامت بلند علومي با زبان نه سهل افهام ،در جنب قانوني و آن چند « قداره بند و غماز » به يك فرصت طلب ميماند ، به يك معامله كر ،به كسي كه تجدد زداست تا زايشكر،فرصت عمل را به هيچ مشمارد وچرخ و چميدن را،مشروعيت ميداند. من نكفتم ،تلقي نفوذ ناپذيري انديشه چپ در آرمانكرايي افراطي ناييي ، ميتواند برهان واتمام حجت به حساب آيد ،يا زبان كرايي وسمتكرايي پدرام ،نظام معنايي پنداشته شود ،و يا كاهش توانايي كادر كزيني نهضت ، مرجع انكاشته شود. و اما حضور علومي در آن پهلوي «ان خسروان كبار و صغار» ،عدول است از انهمه داد خواهي و دادستاني و داد كري ،كه به عنوان يك « ادعا » چه سر ها،كه در ره آن برباد نرفت. داعيه اعتبار در دكركوني اينچنيني ،ايجاد نميشود ،برباد ميشود ،وقتي بحران « موقعيت يابي » چنين به خاك و خاكستر مينيشيند،چه جاي اكراه اكر لب به خنده كشاييم ،و چشم به كريه نشينيم. نمي كويم جاودانكي اخلاقي و يكدنده كي سياسي ،حكم احيا تلقي كردد ، به هيچ صورت ، اما ايستادن و دست در دست هم دادن با آنانيكه كمترين هنر شان كرفتن جان آدمي است ،چه جاي عجب اكر به جاي مژه ز چشم خار سر زند ؟ و در اين ميانه مفهوم وحدت دكركونه ميشود. سنت فكري آن چنان فزاينده آيا مردني است ؟كه نه. اما بديهي است كه مفهوم « وحدت »تعريف دوباره بايد كردد ،ميدانيم و ميدانيد كه اين سقط ،اين فرو افتادن نه آبرو ميآورد ،نه به چيزي ميفزايد ،از همه چيز ميكاهد ،تسخر زا است، اندك مجال قامت بلند كردن را ميربايد و نيست ميكند. آن مرد را بكذاريد با جميع اصحاب ، هياهو بر كزاركند ،بديعي است ،درآن بيضه ماكياني منظورم «جبهه ملي»است ،قامت هر چند افراشته او ،چيزي بر نخواهد داد ، صفاي نيت او ، در جنب پلشتي و پتياركي شاهسوارن و كامكاران جهاد ،تاثير كذار نخواهد بود.كذشته و افتخارات او را ،فرو ميريزاند و حدود شرع را در ميان ياران مغشوش ميكند. هنوز زود است كه ،در ظلمت افلاس آدم ،دست به دامن هر شهر يار شويم ،نقد ممكن ،ارزان بدست نيامده است ،كراني« اين جمع پريشان» غنيمت روزكار است ،آن خسرو آن سالار را ،بكذاريد ،با چرخ دوار ،دوره كند ، تلاقي و معرفت آنچناني نه شق القمر است ،نه پاره كردن آب .مكر همين عمر كوتاه من ،چه بار بار كه چنين نديد و دندان حيرت نكزيد.
    مُشاطرة هذه المقالة على: reddit

    avatar

    پست الخميس 21 يونيو 2007 - 6:05  admin

    فاروم پندار از محترم خاکستر خواهشمند است تا در فاروم ثبت نام کند و مطالب خود را بصورت مستقيم به فاروم ارسال نمايد.

    با عرض حرمت
    -----------------------------------------------------
    این فاروم دارای دو ادیتور است.شما میتوانيد از هردو ادیتور برای ارسال مطالب استفاده کنيد.

    با این ادیتور ميتوانيد مطالب تانرا از کمپيوتر خود و یا منبع دلخوای تان به فاروم انتقال دهيد.
    avatar

    پست السبت 23 يونيو 2007 - 15:06  دستگير صادقي

    طرح جبههء ملي: راه حل معضلات يا بهانه يي برای شرکت درتقسيم قدرت
    از قسيم اخگر


    در شرايطي که بحران وسردرگمي ها وآشفتگي هاي سياسي همچنان در حال اوجگيري ست وعدم احساس امنيت بصورتي کاملاً مشهود همه جاگير شده است و ناتواني حکومت آقاي کرزي در بر خورد بافساد و نا امني وزورآزمايي هاي رقباي حزبي وشرکاي سياسي وصاحب منصب ها ي دولتي،هرروز اوج و موج تازه اي مي يابد ،جبهه ملي باارائه طرح يا پيشنهادي که هيچ عنصر تازه اي در آن وجود ندارد در صدد شده است تا بخت خوابيده اش را بيازمايد ودراين تاريکي انبوه کرانه ناپيدا،تير ديگري از چله کمان رها سازد.

    طرح پيشنهادي جبهه ملي با اشاره بر اين که پس از گذشت شش سال از توافقنامه بن بخش زيادي از چالشها ومشکلات،همچنان به قوت خود باقيمانده است وکوشش ها بخاطر از ميان برداشتن آنها به ناکامي انجاميده است،بر ضرورت ارائه اين پيشنهاد تأکيد مي ورزد. بي آن که شهامت اعتراف به اين واقعيت را داشته باشد که مسئوليت اين ناکامي ها به همان اندازه اي که به سوءاداره و سياستهاي نامعقول وخود محورانه آقاي کرزي بر مي گردد، به کساني که امروز در جبهه ملي حضور دارند، نيز راجع مي شود. زيرا اين افراد درطول اين مدت به نحوي از انحا در قدرت سهيم بوده وبرخي از آنها هنوز هم بر مسند قدرت هستند.طرح جبهه ملي با تقسيم ديدگاه هاونظريات حلقات سياسي به سه کتگوري انقلابي وبراندازنده ،نااميد و مأيوس ومنفعل وبالاخره رفرميستها و اصلاح طلبان،جبهه ملي را در شمار گروه اصلاح طلب جاداده وپيشنهاداتي را عرضه مي کند که بصورت جسته و گريخته و نامنظم توسط اعضاي جبهه بارها مطرح شده است.

    بر کسي پوشيده نيست که در ميان حلقات موجود درداخل کشور هيچ گروه و دسته اي توسل به راه حلهاي انقلابي و بر اندازنده رامطرح نکرده است و جبهه ملي با نام بردن از گروهي که وجودخارجي ندارند فقط خواسته است کرزي را از موجوديت دشمني بترساند که نيست. يا به زبان بي زباني به وي بگويد که اگرما را نپذيري سر و کارت با گروهي خواهد افتيد که هيچ وجه مشابهتي با تو ندارند.

    اما عجيب اين است که پيشنهاد جبهه ملي ،هيچ راه حل و برنامه روشني در طرح خودش ندارد،بلکه صرفاً يک شوراي عالي دولتي وچهار شوراي فرعي رادر ذيل آن شوراي عالي تحت نامهاي شوراي امنيت ملي،شوراي اقتصادي ملي ،کميسيون مشارکت و مصالحه ملي وسرانجام کميسيون همکاري هاي سياسي پيشنهاد مي نمايد که از قضا چنين نهاد هايي در چوکات حکومت کرزي با ترکيبي که مورد پسند و قبول اعضاي جبهه نيست وجود دارد. جبهه ملي درترکيب اين نهادها حضور مجاهدين ،علماي ديني ،متنفذين مناطق،شخصيتهاي برجسته وموثر ملي را ياد دهاني مي نمايد که طبعاً بنا بر تعريفي که جبهه از آنان دارد، تشخص مي يابند وقاعدتاً توسط جبهه با يد معرفي گردند.

    باآنچه در بالا گفته آمد؛ پيشنهاد جبهه ملي جز عريضه اي براي در خواست مشارکت بيشتر درقدرت وسهمگيري بيشتردر حکومت ،معنا و مفهوم ديگري ندارد. اين تکرار مجدد همان چيزي است که سران جبهه ملي بصورتهاي گوناگون آن را مطرح کرده اند. چنانچه بار ها از کنار گذاشتن مجاهدين از دستگاه حکومت گله گذاري نموده اند. اکنون که خود را نيرومند تر از گذشته و درواقع کرزي را ناتوانتر از سابق مي بينند و براين باورندکه آقاي کرزي ازروي ناچاري و حتي بيچارگي راه ديگري جز پذيرش بي چون وچراي درخواست هاي آنان را ندارد،يکبار ديگر به تکرار آن پرداخته اند.

    جبهه ملي نغمه کهنه اي را ساز کرده است که رهبروحتي اعضاي آرکستر آن نيزبراي مردم کهنه شده اند وشايد فقط کمپوز آن وبازهم شايد بعضي از آلات ساز آن نه نو بلکه روغنکاري شده است.

    شگفت تر از همه اين که برآيند نهايي اين طرح ،واگذاري قسمت هاي وسيعي از اختيارات کرزي

    را نيز شامل مي شود وراه را براي خلع يد کامل وي مساعد مي سازد. طبعاً اين را بايد کو دتاي

    مخملي يا بنفش بايد نا م گذاشت ،نه حتي کو دتاي سفيد و خزنده !

    اما آقاي کرزي اگر در هيچ موردي حساس نباشد ،در اين مورد بخصوص سخت حساس است و خطري را که اقتدارش را تهديد کند خيلي زود مي شناسد. آقاي کرزي در تمام دوري ها ونز ديک شدنهايش مسأله حفظ قدرتش را مسأله اساسي مي داند وهر گز در مورد تقسيم آن با کسي بحث وتفاهم ندارد. نزديکي و دوري او از مجاهدين ،جستجوي طالبان معتدل و ميانه رو،دعوت از حکمتيارو... همه وهمه نشاندهنده اين ادعاست.

    آقايان : کرزي در کو دتا عليه خودش شرکت نمي کند!

    قسیم اخگر - سایت دویچله ویله صدای آلمان

      مواضيع مماثلة

      -

      اكنون الجمعة 29 مارس 2024 - 11:10 ميباشد