حميدالله ( زرياب )
افغانســـــتان در چه حالت قـــرار دارد ؟
و چـــه باید کــــرد؟
افغانســـــتان در چه حالت قـــرار دارد ؟
و چـــه باید کــــرد؟
درود و ســــلام نثار تمـــامی دوستان و عــــزیزان گرامی !
بعد از درود :
از دولت وکارکرد های آن و مردم و وضع معیشیتی آن همه باخبریم و همه روزه میبینیم که روز بروز اوضاع
ســـیاسی ، اقتصـــــادی ، علمی و فرهنگی خرابتر میشود .
واز آنجـــائیکه معلوم است دوره پنج ســـاله ریاست جمهوری آقای کـــرزی در ســال آینده ختم و در آســـــــتانه
برگـــذاری انتخابات هستیم . و قـــراریکه از نتایج کارکرد هـــای دولت معلوم است در هــــر راســتا ضعیف و
ناتون و کند به پیش رفته است .
با آنکه باران از کمک هـــای خارجی در افغانســـتان جاری بود پیشرفت ها مطابق کمک هـــا انجام نه پذیرفـته
است . و قـــراریکه مشاهده میگــــردد فیصدی بالای این کمک هــــا به جیب های شخصی اشــخاص بلند رتبـه
دولتی و انجو هــــا افتاده که امروز ثروتمند ترین اشخـــاص جامعه را تشکیل میدهد .
اختلاص ، فسـاد اداری ، جــرایم سیاسی ، جرایم جنائی،بخصوص اختطاف،قتل،سرقت،قطاع الطریقی ، قاچاق
مـواد مخدر ، قاچاق اطفال ، خشونت علیه زنان ، سلب حقوق زنان از سوی زورمندان ، جعل و تذویر، واسطه
رشوت ، زور و غیره و غیره از جمله موارد است که در یک دولت که انضمــام نیرو هـــای داخلی به تعــــداد
( 43000 ) سرباز از جمله ( 32 ) کشور های خارجی امــروز در افغانســتان موجود و برحـــال ایفای وظیفه
مینمایند . نتوانسته است جلو اینهمه را بگیرد که باوجود نیروی قوی ( 32 ) کشور و اردوی ملی و پولیس ملـی
تا امــــروز دولت مرکزی نتوانســته است سلطــــه خود را در مناطق دور دست افغانســتان بخصوص جنوبی
جنوب غربی ، شــرقی و شمال شرقی تحکیم نمـــــاید . در مجموع هیچ یک از ولایات از زور و زور گــــــــو
هــــا خالی نبوده که دولت مرکزی برای پیشبرد مقاصد سیاسی آنها را مانند نظام فیودالیستم استفاده مینماید .
امـــا در نواحی که در فوق تذکــــر داده شد هم حاکمیت زورگوئی و استفاده از سمت دولتی به نظر میرســــــــد
و هم مخالفین دولتی که مجرمین سیاسی نیز تلقی میگــردد از نفوس زیاد برخوردار بوده . که خشونت علــــــیه
دولت ، بی عدالتی و بی نظــمی ها را دامن میزنند .
که ادامه این روند میتواند وحدت ملی ، میهن پرستی و راه خدمت را نا هموار و از مردم سلب نماید و در بــدل
دلســـردی ، خیانت و مفکوره های ضد بشریت را تقویه بخشـــد .
که این ضعف را میتوان به سه دلیل مورد بحث قــرار داده و از آن انتقـــاد نمود .
1-- یا اینکه کارکرد های ضعیف دولت در کنفرانس ومعاهده بن به تصویب رسیده ( ضعف درکنفـــــــرانس و معاهـــده بن بوده )
2-- یا اینکه برای تکمیل نشـــدن خواسته ها و اهـــداف کشور ها به کندی و ضعیفی به پیش برده شــده تا آنهــا
باقی بمانند و اهــــداف شان تکمیل گــــردد .
3-- یا اینکه سوق و اداره کــرزی ضعیف بوده و یا خار سر راه او وجود داشته است .
-- یک : من فکـــر نمیکنم که در کنفــرانس بن برای آقـــای کرزی و اعضــای کــــــابینه وی گفــــــــته شـــده
باشد که پیشرفت و ترقی را در کشورش به کندی به پیش ببرد. امـــا اینرا همــــه میدانیم کـــــه نقص در پلان و
اســـتراتیژی که برای ریاست جمهوری پنج ســـاله ترتیب گــردیده بود موجود بوده است .
متخصصین و دوکتورین سیاسی اروپائی و آمــریکائی بدون در نظــرداشت شــرایط و اوضـاع زندگی افغانـــی
پلان و اســتراتیژی سیاسی ، اقتصادی و نظامی را ترتیب نموده اند و آنعــده افغان هــایکه آنهــا را راهنمــــائی
مینمود کسانی بودند که ســالهای جنگ و ویرانی را در خارج از کشور بسر برده بودند و از وضع و شـــــرایط
زندگی افغانها خبر نداشتند .
بنـــاً این پلان واســتراتیژی را میتوان گفت که به معیار های یک جامعه پیشرفته در نظر گــرفته شده است . نه
به معیار هـــای جامعه عقب مانده افغانی . و بدون اینکه مدت دوره حکومت و نظـــام دموکراتیک را طـــولانی
و تقویت بخشد و مردم از حقوق شــان آگاه شوند و بفهمند که چه مسؤلیت و چــــه صــلاحیت در برابر دولت و
ساخت یک دولت برای آینده شـــان دارند . نظــام دموکراسی ( مردم سالاری) را نعــره زنان به مردم پیشنهــاد
نمود و به مردم فرصت و مجـــال درک مفاهیم دموکراسی و حقوق شــانرا ندادند . چون نظـام دموکـــــــــراسی ( مردم ســـالاری ) را به مردم قسمی تعریف و جلوه داده بودند که کـــــــاملا ً ترقی و پیشرفت و به نفع مردم و همچنان آزادی که(هر چه دلت میخواهد بکن ).
ومردم از درک مفاهیم دموکــراسی بی بهره بودند و هم ماندند . که با نشــان دادن باغ های سرخ و سبز فــریب
خوردند . که امروز همه از کردار شـــان پشیمانند . بخصوص طبقه پائین اجتماع .یعنی مردم که هم از لحــــاظ
علمی و هم از لحاظ اقتصــــادی در سطح پائین قــــرار دارد .
-- دوم : اینکه آیا برای تکمیل شدن اهـداف کشور های مستقر در افغانســتان پیشرفت هــا به کندی به پیش برده
میشود ؟ قـــراریکه معلوم میشود آنهــا برای مدت طولانی در افغانستان باقی خواهد ماند.چون بسیاری از کمک
هــــا و بازسازی ها از طــرف خود این نیزو هـــا صورت گرفته است . تا باشد محبوبیت شــانرا حفظ و اعتماد
مردم را نسبت بخود جلب نما ید که این نوع کمک هـا در صفات شمال ، غرب و شرق از طــرف تیم پی آر تی
صورت گرفته است و دولت هیچ توجهی به مردم و شــرایط زندگی آنها ننموده است . این هم باعث شده میتواند
که این خود دولت را تحت سوال قــرار میدهد که چرا دولت مکاتب ، کلینیک ، پارک های تفریحــی و غیره را
احیا و بازسازی نمینماید و چرا آنها باید کرد ؟
و چرا زیربنای اقتصادی کشور راه احیا و بازسازی نمینماید ؟
چرا دولت با آنکه میدانست مردم افغانستان سرمـــایه هنگفت در دسترس ندارند نظـــام سرمـــایه داری را برای
سیاست اقتصـادی خود انتخاب نمود و نظــام سرمایه داری به هیچ وجـــه باشرایط اقتصادی افغانســتان سازگار
نبود . نظـــام سرمایه داری برای کشور های سازگار میباشد که حد اقل چندین ســـاله نظام و سیاست اقتصــادی
داشته و دارای تجـــربه کاری کافی در تولیدات ، واردات و صــادرات داخلی و خـــارجی داشــــــته باشد و از
ســــرمایه هنگفت نیز برخوردار باشد .
مـــا امروز شاهد سرمایه گـــذاری های هنگفت مافیای اقتصـــادی در افغانستان هستیم تا حتی که مغازه هــــای
بزرگ در شهر کابل بخصوص شهر نو به ســـرمایه اشخاص خارجی ســــرمایه گذاری گردیده است مانـــــــند
مغازه بزرگ ایرانیان ،مغازه بزرگ چینائیان ، مغازه بزرگ هندی ها سرمایه گذاری گردیده است اینکـه چقدر شرکت های بازسازی و ســرک سازی با سرمایه های بزرگ و همچــنان کارمندان و انجنیران خارجی سرمایه
گذاری گــــردیده است از آن میگذریم .
که اینهمه نمایانگــــر اقتصاد ضعیف وفقـــدان زیربنای اقتصــادی و استراتیژی قوی اقتصادی را هویدا میسازد
من از تمامی اقتصـــاد دانان کشور بخصوص محصلین پوهنحی اقتصــاد خواهشمندم تا بااســـتفاده از چنــــدین
نظـــام اقتصادی یک نظـــام و استراتیژی قوی اقتصادی که به هیچ صورت و زیرســـایه هیچگــونه اســتبداد و
منافع شخصی ترتیب نگــــردیده باشد تنظیم وبه دولتمردان حاکم پیشنهاد نماید تا از این سیاه چال ها و مشکلات
اقتصـادی بیرون بر آمده هر گـــاه کشور های کمک کننده کمک شــانرا قطع نماید قادر به پیشبرد و به پا استاده
شـــدن خود باشیم ودست به طرف کشوری دراز نکنیم و یا باز بسوی کشور های ابر قدرت اقتصادی و سیاسی
رفته وطن و مــردم را نفروشیم . وآنها را گــرو ننمائیم .
تاچه وقت قرض نمائیم و بخوریم ؟ که هیچ صادرات خارجی وداخلی نداریم و برای همه چیز نیاز به صادرات کشور هـــای همسایه داریم و مصـــارف ما از عایدات ما بیشتر تخمین زده میشود .
چنانچـــه معقوله است بحال کسی باید گــریست که عایدش نوزده باشد و خرچش بیست .
اين مطلب آخرين بار توسط گرداننده در السبت 1 مارس 2008 - 17:37 ، و در مجموع 5 بار ويرايش شده است.