به جای مقدمه به طرح چند سوال گونه ی می پردازم که ذهن من و شاید هم ذهن عده ی کثیری از هم مهنان مان خواهان یافت پاسخ های روشن و قناعت بخش به انها و صد ها سوال ازهمین گونه با شد.
آیا حاکمیت کنونی در کشور رنج دیده و عذاب کشیده ما از مشروعیت حقوقی و صلاحیت ملی بر خور دار است . ؟ آیا اجلاس بن با منافع و اراده ی خلق های تحت ستم کشور وبه خا طر رهایی ان ها از قید ستم قرون اوسطای جهل
بد بختی اسارت فقر گرسنگی ......برگذار گردیده بود. ؟ آیا حضور گسترده ی نظامی کشور های پیمان اتلانتیک شما لی به هژمونی امریکا در افغانستا ن واقعأ به خاطر آ وردن صلح و دموکراسی و کمک یاری به باشنده گان کشور ما است . ؟ آیا حامد کرزی که در گرما گرم چانه زنی های اجلاس بن به گونه غیر طبیعی وغیر منتظره با راه اندازی چند نیرنگ خبری _ تبلیغاتی ـ استخباراتی منحیث ریس اداره موقت از آسمان رستورانت های امریکا به کابل دیسانت گردید شخصیت مستقیل غیر وابسته و انتخاب ملت مبارز و مجاهد کشور ما بود. ؟ آ یا در صورت حضور گسترده مشهود وبدون قید وشرط نظامی خارجی با اهداف استراتیژ یک دراز مدت و وابستگی اقتصادی مطلق ادره کابل به دونر های بیرون مرزی و فرا ملیتی میتوان از ازادی استقلال سیاسی واقتصادی نام به میان اورد.؟ بدون شک اگر از دید یک انسان ازاد اندش وازاد نگر ودور از توجیه های سیاسی به ایا های فوق پاسخ ارایه گردد فقط یک جواب وجود دارد که ان هم روک وراست نه خیر خواهد بود . اما با کمال تاسف و ودرد بی پایان درازا و گستره تاریخی افغانستان مملو از چهره های نوکر ونوکر صفت خود فروش وطنفروش جهل کار وفریبکار پول پرست وایمان فروش .......بوده است. همین تاریخ ویا حوادث سه دهه اخیر به وضاحت نشان میدهد که سیاست در افغانستا ن در اکثر موارد وسیله بوده است در دست اندر کاران ان به خاطر فریب اغوا و به دام کشیدن مردم و کتله های وسیع اقشار وطبقات زحمتکش در جهت تامین منافع قشری گروپی قومی .........و بالاخره در پیوند با ان تامین منافع ابر قدرتان خارجی که گویا متضمین تداوم حاکمیت شخص ویا اشخاص گروه گروپ قوم وقبیله مشخص ومعین باشد.
یک نظز گذرا وسطحی بر چگونگی عملکرد های فقط همین دهه اخیر
کافی است تا فرصت طلبی و معامله گری با خاطر حفظ زور وزر را در چپ وراست « سیاست و سیاست مردان » افغانی به وضاحت و مشاهده گردد. عده از پیروان دیروز ماسکو ومارکسیزم اکنون در استان امپریالیزم و نیو کلونیللیزم سر تعظیم فرود اورده گذشته شان را کهنه غیر علمی وارداتی و ........نامیده منحیث تحلیل گران، نو اندیشان، خبره گان، کار شنا سنان سیاسی و ......... با چهره ها و حبا وقبا پیامبر گونه به محراب ومسجد جلوس و جلوه مینمایند . و عده ی از آنها ی که ، جهاد فی سبیل الله شعارشان، ازادی و اعلای کلمته الله، رضای خدا و خدمت به خلق الله هدف شان، مکتب و مدرسه حسن البنا سید قطب و محمد قطب و در مچموع عرب و عرب گرایی، مدارس الا الظهر، دیو بندی و مدارس پاکستانی خطوط فکری شان را می ساخت امروز چنان حلقه غلامی و برده گی امپریالیزم و صیهونیزم را در گوشها نموده اند که قبله شان به جای مکه مکرمه قصر سفید، عبادت شان دعای خادمانه اشغالگران و هدف شان چور وچپاول، غارت وباج گیری، عیش وعشرت، راه اندازی وحشت و دهشت، زرع تولید تورید وقاچاق هرو یین وارمغان شان ویرانی فقر جهل گرسنگی نفاق، ایجاد انواع واقسام تبعیض وبد نام ساختن دین وآیین نیاکان و افتخارات سر زمین باستانی افغانستان میبا شد. بدون شک تغیر، تحول، بازنگری، تلفیق وهمآهنگی، سراغ راه های نوین بر خورد های نقادانه درگستره تاریخ ما را به سوی راهکار های نوین رهنمون میشود ولی در سراغ این همه یک معیار ومحک دایمی باید در محراق توجه قرار داشته باشد واین محک بدون شک عبارت است از انسان، منافع انسان، شرف وناموس انسان، عزت وازادی انسان، حرمت به حقوق فراگیر وهه جانبه انسان، منجمله حق تعین سر نوشت حق ازادی بیان وعقیده، حق شهروندی و .......میباشد. اگر تغیر و نو اوری در بستر زمان ومکان به نیاز های بالا پاسخ مثبت ارایه دارد قابل قبول ودر غیر صورت لازم است به نظر شک وتردید بدان نگریست تا نه شود زیر کاسه نیم کاسه باشد.
ودر چنیین شرایط انتخابات ریاست جمهوری وشوراهای ولایتی و تبارز به دموکرات بودن و اعمار جامعه ی مبنی بر اصول دموکراتیک و انهم توسط چهره های که مختصرا بدان اشاره گردید چنان گرم است که به قول مشهور گوش فلک را کر نموده است، ودرین میان مسله مذاکره اشتی و............با طالبان و مخالفین حاکمیت به مثابه یکی از موضوعات محوری مناظره ها، تبلیغات انتخاباتی، اعلامیه ها و ..
مبدل گردیده است . بدون شک در میان کاندیدان احراز پست ریاست جمهوری چهره های سر شناس سیاست مداران چیز فهم وبا سواد نیز وجود دارند که با کمال تاسف کمیت شان حتی کمتر از شمار انگشتان میباشد. اکثریت کاندیدان این دور« بازی» انتخابات را کسانی تشکیل داده اند که حتی با معمولی ترین وابتدای ترین مسایل مربوط به سیاست آشنای ندارند چه رسد به تدوین بر نامه های علمی و عملی که دران راه های معقول نجات حیثیت اقتصادی واجتماعی مام وطن تبارز یافته باشد.
اين مطلب آخرين بار توسط گرداننده در السبت 15 أغسطس 2009 - 5:11 ، و در مجموع 2 بار ويرايش شده است.